ایزو یک مهندس نرم افزار میانسال و پرکار است که عاشق گربه هاست. یک شب بعد از دیر کار کردن، یک گربه مجروح را از یک کامیون با سرعت بالا نجات می دهد. گربه زنده می ماند اما ایزو نه... خوشبختانه آن گربه موجودی خداگونه است که به او فرصتی دوباره در دنیایی دیگر می دهد! ایزو تصمیم می گیرد که زندگی کندتری می خواهد، جایی که بتواند با چیزهایی که با دستانش خلق می کند زندگی کند. پس چرا آهنگر نمی شوی؟ او یک شرط دیگر هم دارد: یک همدم گربه برای زندگی آرامش. این درخواستها برآورده میشوند و ایزو به دنیایی جدید منتقل میشود و با دانش آهنگری آغشته میشود. او به زودی متوجه میشود که تواناییهایش بالاتر از حد متوسط است - در واقع، مهارتهای جدید او به قدری تحت تأثیر قرار میگیرند که مانند تقلب هستند. علاوه بر این، همدم گربه او یک دختر نیمه ببر است! تیغه های ایزو به زودی توجه را به خود جلب می کند، و او متوجه می شود که می تواند جزر و مد جنگ را با چکش و فورج خود تغییر دهد. با این همه هیاهو در فروشگاه، آیا ایزو واقعاً میتواند از یک زندگی آرام لذت ببرد؟