یک شب، ایزو، یک برده شرکتی بدبخت، یک گربه را نجات می دهد و یک کامیون به او برخورد می کند. گربه ای که به نظر می رسد با دنیایی موازی مرتبط است، در ازای کمک او، به ایزو مهارتی در آرزویش می دهد و او را به دنیایی دیگر تناسخ می دهد. ایزو که به عنوان یک سرگرمی صنعتگری دارد و میخواهد از این مهارت برای امرار معاش استفاده کند، انتخاب میکند تا به عنوان آهنگر تناسخ پیدا کند. و بنابراین او زندگی خود را در دنیایی دیگر به عنوان آهنگر همانطور که می خواهد آغاز می کند. با این حال، خلاقیت های ایزو در سطح متفاوت دیگری است که این دنیای جدید را تکان خواهد داد.