خلاصه
تاکی کازویا، یک مامور اینترپل که در شهر نیویورک زندگی می کند، در حال حاضر در حال تحقیق در مورد یک رشته ناپدید شدن و قتل است که به نظر می رسد ناشی از چیزی غیرانسانی بوده است. او همیشه داستانهایی از دوستش، قهرمان سایبورگ به نام کامن رایدر، تعریف میکند که سالها پیش در ژاپن سازمان شیطانی شوکر را سرنگون کرد، مردم را از شر هیولاها نجات داد و هرگز به دنبال پاداشی برای اعمالش نبود. با این حال، تنها کسانی که داستان های او را باور می کنند، گروهی از یتیمان هستند که با او دوست شده است. هنگامی که یکی از یتیم ها به یک هیولا تبدیل می شود، تاکی موجود مسئول را ردیابی می کند و سعی می کند با لباس خود با آن مبارزه کند و خود را یک کامن سوار جدید می نامد. با این حال، او در برابر آن ضعیف عمل می کند و در آستانه کشته شدن است. در آن لحظه، کسی جز تاکشی هونگو، کامن رایدر اصلی، به نجات او نمی آید. هونگو و یک تاکی که به تازگی الهام گرفته شده است تیم می شوند و موفق می شوند موجودات را شکست دهند. پس از آن، هونگو به تاکی اطلاع می دهد که خطر جدیدی در حال افزایش است که بشریت را تهدید می کند و قبل از حرکت برای یافتن متحدان بیشتر از او کمک می خواهد، هشت کامن سوار دیگر که زمانی با آنها یک تیم بود. تاکی به کار خود با اینترپل و کمک به جستجوی هونگو ادامه می دهد.