چیهیرو دانش آموز سال دوم دبیرستان است. او کمی بی حوصله است زیرا او هیچ دوست دختری ندارد حتی اگر به کریسمس نزدیکتر می شود. یک روز در حالی که روی اینترنت تلفن همراه است، یک وب سایت جالب پیدا می کند و آن را دانلود می کند. وقتی تمامش می کند ناگهان گوشی اش چشمک می زند... و یک دختر کوچک جلویش ظاهر می شود. "من رین هستم. اسمت چیه؟ تو دوست دختر نداری، مگه نه؟ اگه خوشحالت نکنم به دردسر می خورم." او به او می گوید که اگر قبل از کریسمس دوست دختری پیدا نکند، او نمی تواند به دنیای خود بازگردد. آیا او می تواند قبل از کریسمس دوست دختری برای خود و رین پیدا کند؟