خلاصه
پس از جدایی بسیار علنی (و تحقیرآمیز) با آخرین دوست پسرش، اوضاع برای Emiko 18 ساله بدتر نمی شد. با این حال، وقتی یک مرد خوشتیپ او را در وسط خیابان متوقف میکند تا بلیتهای کنسرت راک آینده را به او ارائه دهد، همه چیز شروع میشود. همانطور که مشخص است، او فقط یکی از سه برادر خانواده کانیتا است: گاکو - 18 ساله، یوجی - 19 ساله و ماساکی - 23 ساله. یک برخورد تصادفی با برادر بزرگترش، یوجی، منجر به یک تندباد عاشقانه می شود. او تندخو، تندخو و حتی کمی خودمحور است، اما صراحت او را، هر چند گاهی وحشیانه، طراوت می یابد و در نهایت عاشق او می شود... سخت. یک چرخش غیرمنتظره سر راه او قرار می گیرد، اما زمانی که فاش می شود که یوجی و یوری، دوست صمیمی او از دوران راهنمایی، مدت ها قبل از ملاقات او با یوجی یکدیگر را می شناختند. آنها نمی کنند به نظر نمی رسد که اصلاً با هم کنار بیایند ---- چه اتفاقی بین آنها افتاده است؟