Maaya Suou، یک دختر دبیرستانی که در گذشته "دختر گرگ" نامیده می شد، زندگی روزمره خود را داشت. «دیگر نمیخواهم درگیر اتفاقات خارقالعادهای شوم...» با اینکه مایا تصمیم گرفت، ناگهان به دعوای «کلاه قرمزی» و «گرگ» کشیده شد. مایا ناخودآگاه پوزخند زد. "من یک برنامه دارم. من همچنین ابزاری دارم. پایان دادن به همه چیز در اینجا با وجود آن بسیار هدر خواهد بود و من اجازه نمی دهم." و به این ترتیب این افسانه تاریک آغاز شد که گرگ عاشق شد.