آلیسیا به دلیل جنایتی که در زندگی گذشته خود مرتکب شد، متأسفانه قرار است تناسخ پیدا کند و زندگی کند. او که بارها و بارها تناسخ پیدا می کند، متوجه می شود که انجام کارهای خوب شرایط زندگی بعدی او را بهبود می بخشد. آلیشیا برای انباشتن فضایل در زندگی فعلی خود به خدمتکاری سخت کوش در یک قلعه تبدیل می شود. با اختراع چیزهایی با دانشی که از زندگی گذشته خود دستور می دهد تا مشکلات را در سراسر قلعه حل کند، با نگرانی های مختلفی روبرو می شود؟!