خلاصه
این دوقلوها، آئوی و آکان، با پدربزرگ و مادربزرگشان از طرف مادر مرحومشان و پدرشان زندگی می کردند. آنها اکنون دانشآموز کلاس پنجم هستند و میخواهند قدمهایی را به سوی زندگی بردارند، در حالی که به تنهایی از برخوردهای جدید و تجربیات جدید استقبال میکنند. وقتی بزرگ میشوند، این کار را با یادآوری آموزههای شخصی که هنوز برایشان عزیزتر است، یعنی شیهارو، انجام میدهند. این ادامه داستان بزرگ شدن در حالی است که به چیزهای کوچکی دست می زنید که باعث خوشبختی در زندگی می شود، مهم نیست که زندگی چه چیزی را به سمت شما بیاورد.