خلاصه
پس از صدها سال سلطنت، وائلام، امپراتور والوالیا، بدون وارثی که بتواند جای او را بگیرد، میمیرد: دخترش نمیتواند خدای سرپرست را که به او اطمینان میدهد در نبردها پیروز میشود، بخواند. صلح در کنفدراسیون در خطر است... اما در سیاره کوچک Emyülle، زنی نزدیک به 50 سال است که حقیقت را پنهان کرده است: او فرزند Waïlam را به دنیا آورده بود... منبع: http://www.ki -oon.com/ ترجمه از فرانسه.