در حلقه هفتم، ریشه ایمگارد ورتسنر به خوبی می داند که محکومیت او چگونه پیش خواهد رفت: با شکسته شدن نامزدی و اخراج از خانواده اش. در هر بار تکرار، او دقیقاً به همان لحظه برمیگردد، اما هر بار زندگیاش را متفاوت سپری کرده است. در اولین حلقه، او یک تاجر شد. در دوم یک گیاه شناس; در دیگری یک کنیز; و در ششم یک شوالیه. با این حال، مهم نیست که کدام شغل، او همیشه در سن 20 سالگی مرده است. ششمین زندگی ریشه به دست آرنولد هاین، امپراتور کشور همسایه به پایان رسید. با این حال، در شروع حلقه هفتم خود، آرنولد به او پیشنهاد تکان دهنده ای می دهد: نامزد او شوید و در دامان لوکس در کنار او زندگی کنید. ریشه در زندگی قبلی خود به دلیل جنگ هرگز فرصتی برای بازدید از کشورش نداشت. بدین ترتیب، او از این فرصت می پرد تا رویای دیرینه خود را برای دیدن جهان برآورده کند.