خلاصه
نامه عاشقانه جنگ جهانی دوم است. ژاپن که به عنوان دشمن کل جهان تلقی می شود، قربانی ناگوار بمباران ها و حملات هوایی مکرر شده است. در این دوران نزاع بی پایان و عدم اطمینان گسترده برای آینده، عشق بین دو جوان به نام های چیکو موچیدا و توشیو آنازاوا شکوفا می شود. علیرغم احساسات متقابل آنها، بحران مداوم و پیشینه دشوار آنها دائماً این زوج را از هم جدا می کند. پس از پیوستن توشیو به ارتش برای محافظت از کشور، فاصله بین این دو حتی بیشتر می شود. با این وجود، چیکو و توشیو از صمیم قلب به رابطه خود از طریق نامه های عاشقانه ادامه می دهند - همه اینها در حالی است که باید با عواقب وحشیانه جنگ روبرو شوند. نیمه و نیمه در راه مدرسه هنری خود در توکیو، شینیچی ناگاکاوا جاه طلب در کنار یک دختر ناآشنا درگیر یک تصادف جاده ای می شود. هنگامی که آن دو به هوش می آیند، به ظاهر تنها در یک فضای خالی عجیب و غریب، صدایی مرموز ناگهان نشان می دهد که آنها مرده اند. با این حال، راهی برای احیای یکی از آنها وجود دارد: دیگری باید خود را قربانی کند. به این دو نفر که از این موقعیت غافلگیر شدهاند، هفت روز فرصت داده میشود تا تصمیم خود را بگیرند - دورهای که در آن احساسات و احساسات خود را نیز به اشتراک خواهند گذاشت. دختر در حالی که در ابتدا تمایلی نداشت، در نهایت با شینیچی صحبت می کند و خود را به عنوان یوکی سانادا معرفی می کند. با نزدیک شدن به روز پایانی، شینیچی و یوکی صمیمی تر می شوند و به تدریج پشیمانی طولانی مدت و محبت های واقعی خود را نسبت به یکدیگر کشف می کنند. آزوسا که از ابتدای دبیرستان نسبت به سالخورده خود، هازوکی ایتو احساس می کرد، سرانجام کنجی کورودا جرات پیدا کرد و نامه ای عاشقانه به او داد. با این حال، نامه به طور تصادفی برای دختر دیگری به نام آزوسا ایتو فرستاده می شود که با خوشحالی اعتراف کنجی را می پذیرد. کنجی تحت تأثیر طبیعت شاد و مبتکر آزوسا، با تردید شروع به بیرون رفتن با او می کند. از آنجایی که قلب کنجی به خاطر آزوسا همچنان می لرزد، رابطه این دو که صرفاً از یک اشتباه شروع شده است، چه می شود؟