در این دنیا، نامی قدرت استفاده از جادو را دارد، اما با طبیعت دست و پا چلفتی که دارد، هیچ وسیله ای برای کنترل آن ندارد، هرچند که در درجه دوم نحوه کنترل احساساتش است. هنگامی که او با ریوتارو تومیناگا با تصادف با دوچرخه اش ملاقات می کند، بیشتر و بیشتر نگران درک عشق اول خود می شود، در حالی که ریوتارو او را تحقیر می کند. نامی قلب و روح مهربانی دارد، اما شجاعت و روحیه برای تصمیم گیری های سرنوشت ساز به خصوص در سال آخر دبیرستان ندارد. در اینجا نامی و دوستانش در دنیای جادو، احساسات مختلط، سوء تفاهم، عشق نافرجام، نفرت و اشتیاق زندگی می کنند تا بفهمند همه به کجا تعلق دارند.