خلاصه
با یک پادشاه که در نگاه اول عاشق مادرش می شود، آلمین به عضویت سلسله فیملهاوزن درآمد. با این حال، یک روز کودک ده ساله از مرگ مادرش مطلع شد، به شدت از نفرت خانواده سلطنتی از حادثه ای با هیترود، خواهر بزرگتر زیبایش، آگاه شد و از کاخ پرواز کرد. از آنجا، او هشت سال را به پرسه زدن در قاره گذراند که خواهر کوچکترش، ناریا، به عنوان یک شوالیه در برابر او ظاهر شد. آلمین با اکراه برای مدتی به کاخ باز میگردد، اما با سرنوشت سخت خانواده سلطنتی، اسیر خون آنها مواجه میشود...