خلاصه
در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد که در آن مادر طبیعت تصمیم گرفته است در برابر همه تجاوزات انسانی مبارزه کند. این سناریوی آخرالزمانی استاندارد شما را دارد، اما ما دقیقاً در میانه آخرالزمان هستیم که واقعاً اتفاق می افتد، نه عواقب بعدی. انگورها و شاخ و برگ ها شهرها را در هم می بندند، زیرا موجودات بزرگ چوبی ماشین مانند به نام آرتوسا (نام یکی از هسپریدهای اسطوره ای یونانی که باغ های گوشه ای دورافتاده از جهان را نگهداری می کرد) در شهرها بیداد می کنند. شخصیت اصلی ما سوما شین، یک بچه پانک از ژاپن است. ما با او شروع می کنیم که به دیدار برادر دوقلویش (؟) کن می آید. همه جهنم شکسته می شود زیرا شین گروهی از بچه های کوچک را پیدا می کند که برای اهداف نظامی استفاده می شوند و سعی می کند آنها را در سردرگمی ایجاد شده توسط آرتوسا که به محوطه حمله می کند نجات دهد.