خلاصه
بر اساس تک شات های خون آشام محبوب میتسوکی میکو، سریالی شدن این داستان عشق بین یک خون آشام و انسان ارائه می شود. هیناتا فقط یک دختر عادی بود که در یک مدرسه کاتولیک درس می خواند تا اینکه از حوادث اخیر در منطقه خود در مورد صحنه جنایی که شبیه کارهای یک خون آشام به نظر می رسد می شنود. به نظر می رسد که او فقط به دختران جوان حمله می کند، و شک هیناتا شروع می شود که همسایه جدید او توکیناگا جونیا، نویسنده رمان های عاشقانه فوق العاده محبوب انسان خون آشام، ممکن است در واقع مقصر باشد! یا آیا چیزی بیشتر از آن چیزی که به چشم همگان می آید برای او وجود دارد؟ قوانین خونآشامها در رمانهای او بیان میکنند که بوسهها یک قرارداد هستند – قراردادی که در آن خونآشامها فقط مجازند خون کسی را که بوسیدهاند بنوشند! و با این حال، این توکیناگا جونیا ادعا می کند که او هرگز بوسیده نشده است... ممکن است او یک خون آشام است؟!