خلاصه
این یک داستان علمی تخیلی است که در آن پسری با قدرت های ماوراء طبیعی به نام شاراکو هوسوکه به بررسی شرایط پیرامون رویدادهای تاریخ می پردازد. او همچنین از نوادگان «قبیله سه چشم» است. شاراکو هوسوکه، دانش آموز سال دوم دبیرستان، هرگز بدون بانداژ بزرگ روی پیشانی خود نمی ماند. او یک پسر معصوم است، مثل یک بچه کوچک. اما به محض جدا شدن باند، چشم سوم او ظاهر می شود و ناگهان به موجودی شیطان مانند تبدیل می شود که قدرت روحی وحشتناکی را به نمایش می گذارد.