خلاصه
هانایو آشیتابا از زمانی که او تماشای یک آشپز سوشی بود که ماهی را با هنرمندی و ظرافت آماده می کرد، آرزو داشت که خودش یکی شود. با این حال، به عنوان دختر یک پتیسیر که انتظار می رود تجارت پدرش را به ارث ببرد، رویای او دور از دسترس باقی مانده است. با این وجود، هانایو به امید یافتن راهی برای تحقق اهدافش به استقامت خود ادامه می دهد. این تا زمانی است که او با همکلاسی خود، هایاتو هیوگا، راه می افتد. پسر یک سرآشپز سوشی، هیوگا نیز قرار است تجارت پدرش را به دست بگیرد، اما او به انجام این کار بی علاقه است. هانایو با دیدن این فرصتی برای ازدواج با یک خانواده آشپز سوشی، شروع به طراحی نقشه ای می کند تا هیوگا عاشق او شود. وقتی هیوگا مستقیماً از او درخواست میکند، این تلاشها به سرعت به هدر میرود و هانایو را خیرهکننده میکند و در عین حال از او به عنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف استفاده میکند. همزمان، به نظر می رسد که هیوگا نیز یک دستور کار پنهان دارد - اما چه چیزی می تواند باشد؟