Nemurenu Yoru no Monogatari

Nemurenu Yoru no Monogatari

مانگا های مشابه

مشخصات مانگا Nemurenu Yoru no Monogatari

نوع

مانگا

تعداد جلد

1 جلد

تعداد فصل

9 فصل

وضعیت انتشار

اتمام انتشار

تاریخ انتشار

از 1380/10/11

ژانر مانگا

ترسناک

شخصیت ها

خلاصه

این یک گلچین ترسناک شوجو است که شامل 9 داستان است. 1) من بسکتگور را می شناسم پس از اینکه شوهی را از سال دوم راهنمایی دوست داشت، سرانجام ناتسومی با او بیرون رفت. اما سپس او شروع به دریافت تماس های شوخی می کند که به او می گویند از او جدا شود. سپس اتفاقات مرموزی در اطراف او شروع می شود. گلدان هایی که از پنجره می افتند، حشرات در کمدش، خرده های شیشه در حوله اش. آیا این‌ها فقط شوخی‌های بی‌ضرر هستند، یا واقعاً کسی قصد دارد ناتسومی را بگیرد؟ 2) هزارتوی هزارتوی خاطرات "مرا ببخش! مرا نکش" اینها کلماتی هستند که هونجو کومی همچنان در کابوس هایش می شنود. او تمام خاطرات خود را از زمان قبل از تصادف از دست داد، بنابراین نمی‌داند چرا دانش‌آموزان به او خیره می‌شوند و زمزمه می‌کنند. شوخی به چپ و راست او کشیده می شود. اون چیه یادت نمیاد؟ 3) بهترین دوست کویوکی و هیرویو بهترین دوستان هستند. آنها همیشه کنار هم بودن را انتخاب کرده اند. هیرویو همیشه به آنچه کویوکی به او می گوید گوش می دهد، زیرا او بهتر می داند. بنابراین وقتی کینوشیتا می گوید که عاشق هیرویو است، کویوکی او را باور نمی کند. او می گوید تنها راهی که او را باور می کند این است که ساعت 5:55 بعد از ظهر به اتاق سخنرانی برود تا مجسمه مادر مقدس را که در حال خونریزی است، ببیند. هیرویو سعی می کند جلوی او را بگیرد و باعث می شود هر سه آن ها آن را ببینند. طبق شایعات همه افرادی که مجسمه خونین را ببینند همه خواهند مرد. همه چیز شروع می شود و باعث می شود هیرویو ترسیده شود. اما فقط او هدف قرار گرفته است. آیا ممکن است کویوکی و کینوشیتا برای گرفتن او بیایند؟ 4) عروسک همسایه Itsumi عروسک همسایه خود، یوریکا، را در سطل زباله پیدا می کند، بنابراین تصمیم می گیرد آن را به فرزندی قبول کند. او آن را روی بالکن می گذارد تا خشک شود و یوریکا متوجه آن می شود. او حسودی می کند زیرا اکنون همه چیز تمیز و بامزه است. او از مادرش می خواهد که آن را پس بگیرد و می گوید که به طور تصادفی دور انداخته شده است. بعد از گرفتن رنگ روی پیراهنش، او می‌گوید که فقط آن را می‌خواست پس ایتسومی نتواند آن را داشته باشد. صبح عروسک دم در ایتسومی نشسته است. با این حال، یوریکا ادعا می کند که آن را آنجا نگذاشته است... 5) ساکورا گربه سیاه دختری ترسو است که نمی تواند نه بگوید، بنابراین وقتی دو همکلاسی را می بیند که به سمت گربه سنگ پرتاب می کنند، می خواهد آنها را متوقف کند اما نمی تواند . آنها به او می گویند که شرکت کند یا به همه می گویند که او را نادیده بگیرند. او سنگی را به سمت گربه پرتاب می کند و فرار می کند و از خود متنفر است. او برمی گردد تا گربه را بررسی کند تا او را از روی سنگی که پرتاب کرده مرده پیدا کند. پیرزنی به او می گوید که گربه نمی تواند در آرامش استراحت کند. اتفاقات عجیبی در اطراف او رخ می دهد و دو دختر دیگر مرده اند، پس آیا او نیز مرده خواهد بود؟ 6) ساکنان سابق تاریکی میهارا یونا و خانواده اش به تازگی به خانه جدید خود نقل مکان کرده اند. بلافاصله بعد از اینکه متوجه یک شکل ایستاده در در می شود و وزش هوای خنکی را احساس می کند، اما تهویه مطبوع راه اندازی نشده است و اوایل تابستان است. پدرش احساس بدی پیدا کرده است. او شروع به دیدن سایه سفید در جاهای دیگر می کند. و صداهایی را می شنود که می گویند برو بیرون. به زودی او از یک مشاور املاک می شنود که خانه تسخیر شده است که تمام خانواده در 29 جولای در آن خانه مرده اند. هر خانواده ای که به آنجا نقل مکان می کرد می میرد و روزی که به آنجا نقل مکان می کردند 28 جولای بود. 7) آخرین درخواست میکوتو و دوست دوران کودکی اش، یاماتو در معبد پدربزرگش که از آن به عنوان خوابگاه استفاده می کنند، اقامت دارند. در میکوتو در اتاق، او یک عروسک پیدا می کند. به او گفته می شود که این عروسک متعلق به یک کودک مرده است. سپس برای کودک دعا می کند. او در نیمه های شب توسط آیانو، دختر مرده، از خواب بیدار می شود و درخواست آب می کند. سپس او به درخواست بیشتر و بیشتر ادامه می دهد و هر آنچه را که می خواهد به دست می آورد. اما بعد او جان میکوتو را می خواهد. آیا او آن را به آیانو می دهد؟ 8) اگر صفحه را برگردانید امیری دفترچه یادداشت مادر مرحومش را در اتاق کارش پیدا می کند و تصمیم می گیرد در آن ترسناک بنویسد. اما پس از آن وقایعی که او در مورد آن نوشته بود در اطراف او اتفاق می افتد. او می داند که باید نوشتن در دفتر را متوقف کند، اما ناگهان بازوی او را گرفته و مجبورش می کند که بنویسد. مردم اطراف او شروع به مردن می کنند، اما او چگونه می تواند جلوی آن را بگیرد؟ 9) ریسمان قرمز مایومی می گوید که ریسمان قرمزی که به رنگ صورتی او بسته شده است به شریک زندگی او، یویا، متصل است. و سپس، Yuuya توسط یک ماشین در تقاطع برخورد می کند. اما آیا واقعا رشته قرمز قطع شده است؟

مانگا های مرتبط (0 عدد)