خلاصه
میو یاماگوچی پس از از دست دادن هر دو والدین، تحت مراقبت یک عموی گوشه گیر و یک خاله سختگیر قرار می گیرد که برای یافتن شغل برای او بی تاب است. پس از تلاش های ناموفق متوالی، در نهایت شانس به یتیم بدبخت لبخند می زند، زمانی که او در یک مغازه کنجکاوی به سمت منشی فروش می رسد. علیرغم عدم رعایت الزامات، میو دارای توانایی نادری است که علاقه مالک مغازه را موموتوشی کورا برانگیخته است: با لمس یک شی، او می تواند بگوید صاحبان گذشته و آینده آن چه کسانی هستند. همراه با کالاهای عجیب و غریب از کشورهای دور، رفتار عجیب و غریب موموتوشی و ظاهر تهدید آمیز دستیارش گنجی باعث می شود که میو احساس کند آلیس در سرزمین عجایب سرگردان است. با این وجود، این دو ثابت می کنند که بسیار حمایت می کنند - او را در این محیط جذاب راهنمایی می کنند. همانطور که او با وظایف جدید خود سازگار می شود، میو نمی داند فرود در سوراخ خرگوش نه تنها فصل هیجان انگیزی را در زندگی او باز می کند، بلکه درهای دنیای معجزه آسایی را نیز باز می کند که قرار است سرنوشت او را برای همیشه تغییر دهد.