خلاصه
میکا، دانش آموز دبیرستانی، هیچ شکی ندارد که او یک لزبین است، هرچند افراد کمی از اطرافیان او این را می دانند. او در کافهای کار میکند و صاحب آن را تحسین میکند (او فقط برای زنان مسنتر چیزی دارد) و از بارها در منطقه همجنسگرایان بازدید میکند. این داستان زندگی او را تکه تکه نشان می دهد: از به دست آوردن یک دوست غافلگیرکننده گرفته تا کمک به یک زن متاهل برای کشف خودش و تجربه عشق ناامیدکننده اولیه. در تمام این مدت میکا یک زن جوان با اعتماد به نفس با ذهنی بالغ است.