خلاصه
ایچیکا تاچیبانا چهارده ساله، دانش آموز دبیرستانی آرامی است که در آخرین روز مدرسه در یک ساختمان مدرسه بلااستفاده نظافت می کند. در داخل یکی از اتاق ها آینه ای بزرگ با شکاف کوچکی وجود دارد که شایعه می شود روح را در خود جای دهد. علیرغم شایعات، ایچیکا میرود آن را تمیز کند - فقط برای دیدن چهره دیگری به جای انعکاس خودش! وقتی ایچیکا برای جستوجوی تلفن همراهش به اتاق بازمیگردد، چهرهای را بیرون از آینه پیدا میکند – دختری با دم اسبی و لباسی روان، به نام ماناتسو کوروکی. به محض پس گرفتن تلفن همراهش، یکی از سنگ های جذاب تلفن همراه ایچیکا شروع به درخشیدن می کند و لباس او را تغییر می دهد و به او اجازه می دهد به سمت موجودی به نام جین پرواز کند. سپس ایچیکا وظیفه انجام ماناتسو را دارد. تکلیف برای او - استفاده از طلسم تلفن همراه در طول تابستان و نوشتن تجربیات خود با جنی که احضار می کند. ملاقات ایچیکا با ماناتسو، بدون اطلاع او، آغاز تابستانی خواهد بود که او هرگز فراموش نخواهد کرد.