یک "بزهکار" که وقتی در اطراف زنان است، وقتی بیرون درس می خواند با دختر کوچکی در کتابخانه ملاقات می کند، یخ می زند و چیزهای خشونت آمیزی می گوید. در کمال تعجب، او به او آموزش می دهد، حتی اگر یک دانش آموز ابتدایی نمی تواند. همانطور که معلوم است، او یک دانش آموز دبیرستانی و همکلاسی اش است. او مشتاق دوستی با او است. همچنین برای او این واقعیت تعجب آور است که از او نمی ترسد. آیا ممکن است به این دلیل باشد که او را به عنوان یک بچه می بیند؟ یا او؟