لیدیانا "لیدی" فون ویوآر دختر یک دوک برجسته است، اما در زندگی قبلی خود یک زن ژاپنی معمولی بود. با ادامه احساسات آن زندگی، او می خواهد از ازدواج با خانواده سلطنتی خودداری کند، خانواده ای که اعضای آن مجاز به انجام چند همسری هستند – این عمل داشتن چند همسر. با این حال، هنگامی که او متوجه می شود که پدرش ازدواج او را با ولیعهد فردریش "فرید" ون د لا ویلهلم ترتیب داده است، او به فکر راهی برای جلوگیری از سرنوشت خود می افتد. راه حل لیدی ساده است: باکرگی خود را از دست بدهد، که تنها شرط لازم برای ولیعهد شدن است. او با پوشیدن ماسک، به یک توپ بالماسکه غیرقانونی می رود و در آنجا با مردی مرموز و سیاه مو روبرو می شود. پس از گذراندن شب با هم، او به خانه برمیگردد و معتقد است که ماموریتش کامل شده است، اما به زودی با واقعیت تلخ روبرو میشود. مردی که او باکرگی خود را با او از دست داد، کسی نیست جز خود ولیعهد، و او مرده است که او را برای خودش نگه دارد!