خلاصه
یک افسانه شهری وجود دارد که در مورد دختری است که توسط قاتلان مرموز در ساختمانی که اکنون رها شده است مورد حمله قرار گرفته و تکه تکه شده است. این افسانه با بیان اینکه انگشت آن دختر هرگز پیدا نشده است ادامه مییابد و هرکس آن را پیدا کند میتواند آرزویی بخواهد که برآورده میشود. گروهی از پسرها برای تفریح، رفتن به آن مکان را انتخاب می کنند و به دنبال انگشت خود می گردند، اما یکی از آنها ناپدید می شود. هفت سال از آن حادثه غم انگیز می گذرد و بچه ها بالاخره تصمیم می گیرند به دنبال دوست خود بگردند...