خلاصه
یاشی به مدت چهارده سال با پدرش سرگردان بوده و تنها اکنون متوجه شده است که مادر خودش در واقع ملکه فعلی بوچینیا است. او و پدرش برای دیدن مادرش که در کودکی از او جدا شده بود، وارد قصر میشوند، اما هرگز فکر نمیکرد که تصادفاً با شاهزاده خانم بوچینیا برخورد کند و سپس به اشتباه محافظ او شود... منبع: MU)