خلاصه
ایوان پرایس یک خبرنگار مشهور نیویورک تایمز است و به اصل و نسب برجسته روزنامه نگاری خود وفادار است، او به تازگی یک کتاب منحصر به فرد منتشر کرده است که آنقدر درخشان است که برای جایزه پولیتزر در نظر گرفته شود. متأسفانه، این باعث می شود که او طعمه دشمنان زیادی شود که در طول زندگی حرفه ای خود ساخته است. با این حال، ایوان تصمیم می گیرد به جای مخفی شدن، در دفتر مطبوعاتی خود سوراخ شود - که امن ترین مکان برای مردی در موقعیت ایوان نیست. سردبیر که نمیخواهد خبرنگار ستارهاش تا این حد در برابر حمله آسیبپذیر بماند، به ایوان دستور میدهد تا داستانی خارج از ایالت را پوشش دهد: مشاهدههای «واقعی» ارواح در دهکدهای منزوی در حومه شهر - مقالهای که بیش از آن بیمعنی است که قابل رسیدگی نیست. توسط نیویورک تایمز به دلیل نداشتن کار بهتر، ایوان تصمیم می گیرد سردبیر خود را دنبال کند. دستورات و رانندگی در سراسر صحرای غرب میانه در جستجوی شهری که به نظر میرسد کسی نام آن را نشنیده باشد. پس از ده روز رانندگی در روستاهای روستایی خوابآلود و با نتیجه صفر، نیویورکی گمشده و خسته ما تقریباً آماده تسلیم شدن است. اما ناگهان، یک تابلوی جاده که به «رورویل» اشاره میکند، توجه او را جلب میکند و او نفس راحتی میکشد. او نمی داند که پایان سفر جاده ای طولانی او آغاز یک داستان باورنکردنی است.