خلاصه
گروهی به نام ICA در مدرسه ظاهر میشوند و آکان را میبرند و به او میگویند که اطلاعاتی درباره برادرش آکیهی ارائه کند، اما او از این کار امتناع میکند. پس از مدتی او نظر خود را تغییر داد و موافقت کرد که به آنها کمک کند زیرا او فقط آکیهی را برای خودش می خواهد.