خلاصه
ساچی اوسویی یک خانم اداری 27 ساله است که در زندگی بد شانسی دارد. او آنقدر مشغول کار است که از خوردن نودل فوری و سایر غذاهای ناسالم از فروشگاه های رفاه برای شام هر شب صرف نظر کرده است. یک روز در حالی که او در حال تهیه غذای فوری از فروشگاه رفاه است، پسری از یک گروه سه نفره از او می پرسد: "آیا واقعاً می توانید از این نوع غذا انرژی بگیرید؟" این مردان در واقع از معبد Ensenji هستند، جایی که سرکشیش Gendou یک آشپز شگفت انگیز است. روز بعد، ساچی دوباره با پسر ملاقات می کند و او را دعوت می کند تا به تماشای گل در معبد برود. ساچی که تحت تأثیر غذاهای بودایی که با او پذیرایی میکنند و سخنان تشویقکنندهشان، تحت تأثیر قرار میگیرد، برای اولین بار پس از مدتها الهامبخش آشپزی با مواد تازه از سوپرمارکت میشود. ساچی به بازدید از معبد ادامه می دهد تا درباره آشپزی بیشتر بیاموزد، و وضعیت ذهنی و سبک زندگی او به آرامی شروع به تغییر می کند.