خلاصه
بلویا همیشه مراقب خواهر دوقلوی خجالتی خود، جوسی بوده است... سپس، یک روز، پدرش لاتام تاونر، یک غول مالی بی رحم را که به دنبال کمک برای کسب و کار دشوار خود است، برای شام دعوت می کند. لاتام خوش تیپ به جوسی علاقه نشان می دهد، اما تنها چیزی که به بلویا ارائه می دهد نگاهی سرد است. بل از زمان تمام شدن شام بسیار ناامید است، او یک دروغ جسورانه را به زبان می آورد... اما اکنون لاتام فکر می کند که او یک زن بی پروا است که رابطه نامشروع دارد. در همین حال، بل تمام تلاشش را برای محافظت از جوزی انجام می دهد. او میداند که نظر بد لاتام در مورد او نباید اینقدر آزاردهنده باشد، اما همچنان میسوزد.