فوتابا ایتو در آستانه شروع سال اول دبیرستان است که سیچیرو "سی" ایزومی، دوست دوران کودکی او، تصمیم می گیرد به خاطر والدین خارج از کشورش به اقامتگاه ایتو نقل مکان کند. سی مرد جوان جذاب و دو سال بزرگتر از فوتابا است - هم سن برادر بزرگترش، تسوموگی. به طور طبیعی، تسوموگی از رها کردن سی و خواهرش به حال خود محتاط است، و او یک چت سریع با سی دارد تا ادعا کند که هیچ رفتار شرم آور را تحمل نخواهد کرد. سی موافق است - اما غیرت نوجوانی چیزی است که نمی توان آن را کنترل کرد. هر بار که تسوموگی برای مدت طولانی به دور نگاه میکند، فوتابا و سی کمی نزدیکتر میشوند و با هم لبخند میزنند و با احتیاط دست در دست هم میگیرند. با تشکر از فرارهای کوچک زیبای آنها، فوتابا خود را درمانده می بیند که عاشق سی می شود. اما از آنجایی که تعامل آنها به سرعت صمیمی تر می شود، فوتابا از خود می پرسد که آیا Sei' محبت او ممکن است برای او بیش از حد باشد!