خلاصه
دختری تنها به نام ننامی تنها همراه خود، گربه محبوبش را از دست می دهد. او برای اینکه سعی کند از این مرحله وحشتناک زندگی خود ادامه دهد، سعی می کند به استراحتگاهی برود تا استراحت کند، اما به هیچ وجه جواب نمی دهد، در حالی که درد از دست دادن هنوز در درون او بسیار زنده است. تا اینکه با زنی آشنا می شود که او را به شدت به یاد چیزهایی می اندازد که زمانی از دست داده است...