خلاصه
این داستان مرموز اولین بیمار فوتابا کازوما است. فوتابا کازوما در 18 سالگی برای دریافت مدرک روانشناسی بالینی به مدرسه رفت. او در حین تحصیل در مدرسه، در یک عمارت خزنده که حتی یک پیشخدمت هم دارد، سوار می شود. همچنین یک زن جوان عجیب و غریب به نام Emiru در آنجا زندگی می کند. او از یک بیماری لاعلاج قلبی – ناامیدی – رنج می برد. این مشکل عمیق روانی اثرات فیزیکی وهمآوری نیز دارد: موهایش سفید شده، دمای بدنش بسیار کمتر از حد طبیعی است و فشار خونش نیز عجیب است. هیچ روانشناس یا مشاوری نتوانسته است او را از این مشکل درمان کند. آیا کازوما خواهد توانست علت ناامیدی امیرو را مشخص کند و قبل از اینکه خیلی دیر شود او را نجات دهد؟