استان ناکازاکی، در ژاپن، پادشاهی جادویی است. در حالی که جادوگرانی که در آنجا زندگی میکنند نمیتوانند از اقیانوس عبور کنند و در کیوشو به دام افتادهاند، هنوز به اندازهای تهدید هستند که آمریکاییها بمب را در طول جنگ جهانی دوم بر روی آنها انداختند. ساکنان نگران هستند که این اتفاق دوباره رخ دهد، به خصوص اگر انسان های معمولی تصمیم بگیرند که جادوگران یک تهدید هستند. دختر قدرتمندترین جادوگر زنده، میزوکورا ریسوکا ده ساله است و در خارج از ناکازاکی زندگی می کند و به دنبال پدرش می گردد و جادوگران شیطانی را می کشد. خون او حاوی جادوهایی است که زمان را کنترل می کند و به او اجازه می دهد تا زندگی خود را به سرعت پیش ببرد. تکنیک نهایی او تنها زمانی شروع می شود که خونین بمیرد - خون او در 27 سالگی، در اوج قدرتش، برای یک دقیقه به خودش تبدیل می شود. راهنمای او در میان دنیای انسان های عادی کوگی کیزوتاکا است که او نیز ده ساله است. کیزوتاکا یک نابغه است، و یک جامعه شناس او معتقد است که تنها راه برای شاد بودن مردم این است که توسط او اداره شود و هرکسی را که ملاقات می کند به عنوان یک پیاده یا برده بالقوه می بیند. از جمله ریسوکا.