پیوستن به پلیس نظامی برای آنی لئونهارت یک زندگی آرام در درون دیوارها فراهم کرده است. با این حال، همه چیز آنقدر که به نظر می رسد آرام نیست. آنی که از گناهان گذشته خود رنج می برد، باید یک ماموریت شخصی را انجام دهد - و شکست یک گزینه نیست. در حالی که تلاش میکند با فشار فزاینده مقابله کند، هم اتاقیاش هیچ درایز از او میپرسد که با بررسی پرونده کارلی استراتمن، دختر گمشده یک رئیس شرکت تجاری با نفوذ، یک لطف قدیمی را برگرداند. علیرغم اینکه در ابتدا تمایلی نداشت، آنی این پیشنهاد را می پذیرد، زیرا معتقد است که این تحقیقات به عنوان منحرف کننده ای از مبارزات درونی او عمل می کند. در همین حال، میکاسا آکرمن شروع به یادآوری خاطرات گذشته خود می کند و به این فکر می کند که دوران کودکی او در دنیایی عاری از تایتان ها چگونه بوده است.