خلاصه
فوروکو شینیگامی است که در حالی که ۶ ماه منتظر مرگ پیرمردی در بیمارستان بود، عاشق دختری به نام هیمکا شد. مشکل این است که او قرار است در عمل جراحی قلب بمیرد، و نه تنها این، او قرار است به جهنم برود. دلیلش این است که او با بدنی ضعیف به دنیا آمده است، اما اگر بدن قویتری داشته باشد آرزو دارد دنیا را تصاحب کند. بنابراین، فوروکو بخشی از زندگی خود را برای نجات این "دختری که هیچ اشتباهی مرتکب نشده است" ارائه می دهد. چه آینده ای در انتظار فوکورو و این "ملکه خونین" است؟