خلاصه
گیوهوان قربانی قلدری در حالی که برای جان خود در جنگل می دود، به یک تفنگ ساچمه ای و فقط پوسته های کافی برای همکلاسی هایش برخورد می کند. این یک دستور العمل برای فاجعه است. اما سرنوشت زمانی تغییر غیرمنتظره ای پیدا می کند که او برمی گردد تا همکلاسی هایش را در معرض حمله موجودات مغز خوار بیابد. اکنون تنها چیزی که مانع از جشن پرشور آنها می شود، پسری با تفنگ ساچمه ای است.