کازوکی هوشینو برای زندگی روزمره خود بیش از هر چیز ارزش قائل است. او روزها را بی دغدغه با دوستانش در مدرسه سپری می کند تا اینکه با انتقال زیباروی بی حاشیه ایا اوتوناشی به کلاسش و اظهارات سرد و دراماتیک او بلافاصله پس از ورود به او، سعادت بدون حادثه ناگهان متوقف می شود: "من اینجا هستم تا تو را بشکن این 13118 بار است که من انتقال می دهم. بعد از این همه موقعیت باید بگویم که همه اینها در حال من است و به همین دلیل است که این بار همه چیز را با یک اعلان جنگ مناسب تند می کنم. " و با آن کلمات گیج کننده، روزهای معمولی که کازوکی خیلی دوستشان داشت تبدیل به چرخه ای از آشفتگی و ترس می شود - ظاهر ناگهانی آیا نشان از کشف اسرار نادیده اطراف دوستان به ظاهر عادی کازوکی، از جمله کشف وسایل مرموز به نام "جعبه" دارد.