خلاصه
در شهری به نام کوتوبوکی، شایعه مردی وجود دارد که افراد بد را شکست می دهد و تنها گرافیتی های غول پیکر و زیبا را در صحنه می گذارد. از آنجایی که هیچ کس آن مرد را شخصاً ندیده است، او را "اسپری کینگ" نامیدند. کورودا میو، دانشجوی عکاسی در یک آکادمی هنر و عکاس پاره وقت برای یکی از مجلات هفتگی، میخواهد اسپری کینگ را روی عکس خود ثبت کند تا بتواند یک اسکوپ خوب در مجله ایجاد کند. یک روز، او با تاناکا توراترو، پسری که تازه وارد آکادمی شده بود، اما در هنر آنقدرها خوب نبود، ملاقات کرد. ملاقات این دو چگونه می تواند منجر به "حقیقت" در مورد شهری که در آن زندگی می کردند و قهرمانی در سایه به نام اسپری کینگ باشد؟