خلاصه
قهرمان داستان به هوش می آید و خود را در حال سقوط از آسمان می بیند. وقتی متوجه می شود که نمی داند چرا اینجاست، حتی بیشتر از این که اصلاً چیزی به یاد نمی آورد، سه دختر که روی جاروها پرواز می کنند جلویش ظاهر می شوند. مدت کوتاهی پس از آن که او مدام به زمین می خورد شاهد نبرد غم انگیزی بین این دخترانی است که خود را Etoile می نامند و هیولاهایی که آنها را زودیاک می نامند اتفاق می افتد. سپس می میرد... و جلوی تلویزیونی که روی آن «Kamisama» (خدا) نوشته شده، با یک دختر بچه از خواب بیدار می شود. از او می پرسد "آیا می خواهی دوباره متولد شوی؟"...