خلاصه
کینوشیتا سومیره ... در هیچ فعالیت برنامه آموزشی مشترکی شرکت نمی کند و حتی نام خودش را دوست ندارد. او اولین بار ماکیمورا دایچی را در کتابخانه دید. به دلایلی او به شدت جذب مدادش شد و از آن به بعد به او علاقه مند شد. ماکیمورا دایچی...بخشی از یک تیم معروف هاکی روی یخ است و مخفیانه عاشق دوست دوران کودکی اش شوجی است... این دو نفر اصلاً هیچ شباهتی با هم ندارند، با این حال کم کم دارند به هم نزدیک می شوند...!