Zion همیشه رویای تبدیل شدن به یک ماجراجوی بزرگ را در سر می پروراند، بنابراین او زادگاه کوچک خود را ترک می کند تا به شهر برود. او میتواند به سرعت در ردههای بالاتر حرکت کند، تا اینکه در یک سیاهچال بسیار فراتر از تواناییهایش زخمی مهلک میبیند و رویاهایش کوتاه میشوند. همانطور که او در حال مرگ است، خون او با جوهر یک اژدهای تازه افتاده مخلوط می شود. صدها سال روحش در این آمیخته غوطه ور است... و سپس به عنوان قوی ترین مرده دوباره بیدار می شود! با موهای سفید تکان دهنده و چشمان قرمز خون، صهیون مظهر یک مرده است، نژادی که انسان ها از آن به خاطر نداشتن خود و ذات پلیدشان می ترسند. با این حال، بر خلاف بسیاری از هم نوعان خود، او خاطرات و شخصیت ( مسلماً خجالتی) خود را از گذشته حفظ می کند. صهیون با داشتن قدرت غیرقابل تصور اما هیچ اراده ای برای استفاده از آن ندارد، در دنیایی ناآشنا سفر می کند و به دنبال راهی برای پایان دادن به زندگی خود می گردد. از حشرات فاسد گرفته تا اژدهایان قدرتمند، چرا هیچ کدام نمی توانند روی او خراش بگذارند؟!