خلاصه
Stahn Aileron یک پسر روستایی معمولی بود که به دنبال تبدیل شدن به یک ماجراجوی بزرگ بود، تا اینکه در یک کشتی هوایی که توسط هیولاها مورد حمله قرار گرفت، ایستاد. او در جستجوی سلاحی برای دفاع از خود، در محفظه بار کشتی، تیغه ای جادویی به نام "شمشیر گرا" به نام دیملوس را پیدا می کند که به نظر می رسد فقط او می تواند صدایش را بشنود. در این ملاقات تصادفی، استن وارد تلاشی میشود که حول محور «چشم خدا» گمشده میچرخد و با دیگر «استادان شمشیری» متحد میشود تا به سراسر جهان سفر کرده و دزدان را تعقیب کنند.