لوید جوان خوش بین چیزی جز رسیدن به آرزوی زندگی خود برای سرباز شدن در پایتخت نمی خواهد. متأسفانه، همسایه ها و دوستانش او را ضعیف ترین پسر دهکده می دانند و مطمئن هستند که لوید در لحظه ای که به سفر احمقانه خود می رود، با عذاب روبرو خواهد شد. اما هیچ کس متوجه نمی شود که با زندگی در نزدیکی خطرناک ترین سیاه چال زمین، چیزی که مردم محلی آن را آزار و اذیت روزمره می دانند برای هر کس دیگری آخرالزمانی خواهد بود! و زمانی که لوید از مردم شهر سرپیچی می کند و برای ماجراجویان به شهر مبتدی می رود، بقیه پادشاهی می خواهند بفهمند که لوید واقعاً چقدر مغلوب است!