با کنتو اوناری، حقوق بگیر در جهنم آشنا شوید. سرش که تحت فشار بیش از حد کارفرمایانش بود، مطمئناً می چرخید. او می میرد، اما با خدایی به نام رایدل ملاقات می کند که به او می گوید که به دنیای جدیدی فرستاده خواهد شد. کنتو نسبتاً محتاط است - او قبلاً این را خوانده است. و بنابراین، به خدا، او برای یک چیز التماس می کند: "من فقط می خواهم یک زندگی آهسته داشته باشم، نه بیشتر. فقط یک خانه و یک مهارت برای کشاورزی به من بده." بنابراین کنتو به قرون وسطی فرستاده می شود تا زندگی آرام و خوبی داشته باشد. اما چه شگفتی! خدا به او قدرت یک حکیم بزرگ را داد! و کنتو در مقابل چشمان عامی از جادو استفاده کرد!