خلاصه
1883، شانزدهمین سال عصر میجی، توکی (توکیو). شیزومه کوراهاشی، "پرستنده" روش علمی، از یک اختلال خاص رنج می برد: وقتی ضربان قلبش نامنظم می شود، در خوابی پر از کابوس فرو می رود، در حالی که موجودی شبیه عنکبوتی از سینه اش ظاهر می شود. آیا می توان این را با دلایل علمی توضیح داد؟ شیزومه معتقد است که پاسخ مثبت است و او برای نشان دادن آن دست به هر کاری میزند... اگرچه پدرش، غیبگو، هیکوفومی کورهاشی، به طرز مرموزی ناپدید شد و مامور مخفی بیباک کوگنتا اینویی او را در یک زمینه لاوکرافتی نامطمئن جستجو میکند. اتفاقات عجیبی در پایتخت کشوری رخ میدهد که در حال نزدیکتر شدن به دنیای غرب است و علم، خرافات، بیماریهای مرموز و فرقههای پنهان با یک مخرج مشترک منحصربهفرد به هم گره میخورند که همه مردم آن را «مینامند».