خلاصه
مانند یک نوجوان معمولی، Tsubaki Ryuuta چیزی بیش از این وجود ندارد که از اطرافیانش متمایز نباشد. متأسفانه یک روز در راه مدرسه توسط یک بیگانه زیر گرفته می شود. بیگانه بی درنگ او را زنده می کند، اما اکنون او قدرت های فوق العاده ای دارد که نمی تواند کنترل کند. بیگانه، که اکنون به شکل گنجشک درآمده است، سعی میکند به او کمک کند، اما هیچ راهی برای بچهای که دائماً چیزها را میشکند و یک گنجشک بیگانه روی شانهاش نشسته است، وجود ندارد تا در مدرسه با او ترکیب شود. به نوبه خود، بیگانه از ادامه امتناع ریوتا از استفاده از ابرقدرت های خود برای مبارزه با جنایت و شرارت کاملاً گیج شده است. آیا ریوتا می تواند بر خودآگاهی خود غلبه کند و زندگی جدید خود را در آغوش بگیرد؟