اگر قرار بود در هر زندگی شما به قتل برسند چه؟ نوگیونگ لی که در یک شهر کوچک حومه شهر زندگی می کند، فکر می کند بزرگترین مشکل او علاقه بی نتیجه به دوست دوران کودکی اش است. اما نوگیونگ نفرین شده است - هر بار که دوباره متولد می شود توسط همان روستاییان کشته می شود. او بدون خاطره ای از زندگی قبلی خود، باید اسرار دهکده خود و افسانه های اطراف آن را کشف کند تا زنده بماند. آیا نوگیونگ بالاخره می تواند نفرین را بشکند یا سرنوشتش این است که این تراژدی را برای همیشه زنده کند؟