هنگامی که یک دختر جوان در بدن شخصیت مورد علاقه خود، پرنسس لیبرتیا شرور از خواب بیدار می شود، اولین کاری که او تصمیم می گیرد انجام دهد این است که... دلش را به باد بگیرد! چرا که نه؟ در رمانی که همه شخصیتهای مورد علاقه او محکوم به مرگ هستند، این شانس اوست تا پایان خوشی برای همه آنها رقم بزند. اما آیا وقتی مردم شروع به دیدن پرنسس لیبرتیا در نوری جدید و بخشنده کنند، داستان آنطور که او انتظار دارد پیش خواهد رفت؟ ممکن است عشق یک دختر طرفدار چیزی باشد که این شرارت را به یک قهرمان تبدیل کند!