خلاصه
ماکوتو در شهر کازونه متولد شد، اما پس از مرگ پدرش مجبور شد به همراه خواهرش هیناتا و خانواده مینامو از آنجا دور شود. در کودکی، این سه با هم بازی می کردند. وقتی خانواده اش برای دومین بار نقل مکان کردند، او یک سازدهنی را به مینامو سپرد. آن دو پینکی قسم خوردند که دوباره همدیگر را ببینند و روزی با هم ازدواج کنند. بازی چهار سال بعد شروع می شود. ماکوتو و هیناتا از طریق قطار به کازون بازمیگردند و در دبیرستان ثبتنام میکنند، جایی که او دوباره با مینامو متحد میشود. او می آموزد که بسیاری از مردم شهر دارای قدرت های ویژه ای هستند که فقط آنها می توانند انجام دهند. به عنوان مثال، هیناتا می تواند از اکثر ساختمان های 2 طبقه بالاتر بپرد، مینامو می تواند باد را کنترل کند، نوزومی می تواند با سلاح های لبه دار امواج شوک ایجاد کند، و Wakaba می تواند زخم ها را درمان کند و بیماری ها را کاهش دهد. این شهر همچنین خانه یک سری طولانی قتل ها و ناپدید شدن های مرموز است. هنگامی که پدر مینامو، پروفسور آکیهیتو سعی میکند در مورد اسرار شهر تحقیق کند تا بفهمد چه چیزی باعث رشد این قدرتها شده است، زنجیرهای از رویدادها آغاز میشود و در بازی هدف بازیکن این است که به ماکوتو کمک کند تا این اسرار را در حالی که با یکی از پنج دختر پیوند برقرار میکند، کشف کند.