شهر کازنونه، شهری است که حس نوستالژی و شگفتی را در مردم ایجاد کرده است.
همچنین این کشور زادگاه اوکانو ماکوتو و خواهر کوچکش هیناتا بود. آنها به این شهر برگشتند تا به دنبال مادرشان که ناگهان ناپدید شده بود بگردند. دوستان و دوستان دوران کودکی آنها از بازگشت آنها استقبال کردند. ماکوتو از طریق برخورد با آنها متوجه چیز مهمی شد. با صدای سازدهنی و با افکار آنها در قلبشان، داستان خارق العاده در این شهر مرموز آغاز شد.